دیدی آخرسهراب
مردم بالا دست
که طراوت رااز رازسحر می چیدند
ونجابت راسرلوحه دل می کردند
آب را گل کردند
لاله را دار زدند
نان خشکیده مرد لب جو
زکفش دزدیدند
وسپیدار کهنسال وغریب ادراک
همچنان تشنه تراز تشنه بماند
وزمیان گل وآب
چهره ای مات به جادویی دنیای سراب
چه شده است؟؟
روی زیبا دوبرابر نشده
دیدی آخر سهراب
آنهمه میگفتی:
آب را، حتی آب را گل نکنیم
توکجایی سهراب
آب را گل کردند.
|